ازتو میگویم...
ازعشق مینویسم و به عشق جان میدهم
ازتومیگویم وبه احساساتم بهامیدهم.
به عشق تو درخویش فرومیروم
و باعشق تومیمیرم وزنده میشوم.
در بود ونبودت رویاهایم را باتو تقسیم میکنم.
برای بدست آوردنت قلبم را فدامیکنم.
ازعشق مینویسم و قلبمان را یکی میکنم.
ازخودمیگویم و تو را برای خودمیکنم...
برای دیدارت ثانیه ها را از زمان میگیرم
وباتمام دلتنگیهای روزگارخداحافظی میکنم.
هرگزبه عشق تو،شک نمیکنم و
کسی رابه جای تو درقلبم جای نمیدهم.
توبرای من میشوی و من برای تو میشوم.
اینگونه به کمال میرسم وکامل میشوم...
[ جمعه 89/11/29 ] [ 11:57 عصر ] [ asheghe tanha ]
نظر