سفارش تبلیغ
صبا ویژن

?_-تقدیم به دل های غمگین-_?

جــــاده ..تــــنـها بــــرای "رفــــتـــن"
نـبـود که تـــــو فـــقـــط
"نــمــانـــدن " را آمــوخــتــی !!
و..

به زخمهایم می نگری … ؟!

درد ندارند دیـــــــگر …

روزی که رفتـــــــــی ،

مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــرد !

مرده ها درد نـــــــمی کشند … !

حرف آخرم این اســـــــــت …

برنگرد دیـــــــــگر !!

زنده ام نــــکن … !
i5327_2_1.jpg
من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام ،
یک شعر پر از غلط ، یک پرنده ی بی آسمان ،
یک نسیم سرگردان ، یک رویای ناتمام
m838_17.jpg
شما را به اُبهت این زمستان سوگند
!
در بــرف ، آهسته گام بـرداریـد !

شایـد... شایـد ، چشمی پشیمان ، رد پایــم را دنبال کند
...!
s5589_22.jpg

هرچه دلم را خالی میکنم باز پر میشود از تو ،

چه برکتی دارد دوست داشتنت
e917_27.jpg

اگـــَـــــر دیوانگی نـیـسـت پَس چیست ؟

وقتی در این دُنیای بـه این بزرگـــی . . .

دلت فقط هـــــَـــــوای یک نفر را می?ُند…!
i5881_25.jpg


[ پنج شنبه 91/9/23 ] [ 12:45 عصر ] [ asheghe tanha ] نظر

تولدم مبارککککککک

20 آذر یک روز تاریخی!!!!!

Click to view full size image

 

این کیک خوشمزه هم تقدیم به همه اونهاییکه به یادم هستن...

بذار حداقل خودم واسه خودم بخونم:تولد تولد تولدم مبارک مبارک مبارک تولدم مبارک...

 

گالری عکس کیک تولد و عروسی

امروز تولدم بود...چشمام به کوچه خشکید...

یادت نبود عزیزم

دل من اینوفهمید...



[ دوشنبه 91/9/20 ] [ 1:31 عصر ] [ asheghe tanha ] نظر

ای کاش

 

 

ای کاش گفته بودی...

ای کاش گفته بودی که عاشق دیگری شده ای
من خودم عاشق بودم...

درکت می کردم...{#}

 

معلم ورقه ها را داد همه مرا مسخره کردند
اما باور کن درست نوشته بودم
گفته بود جای خالی را باکلمه مناسب پرکنید...
و من همه را نوشتم "تـــــــو".....

 

همه کارهایت را بخشیدم جز آن تردید آخر هنگام رفتنت را
که هنوز مرا به برگشتنت امیدوار نگه داشته است...

 

بودم!
دیدم با دیگری شادتری ..
رفتم...

 

سراغی ازمن نگیر
من گمشده ای بیش نیستم
فراموش شده ای تنها
خیالبافی بی خاطره
پس فقط برو
گذرکن ازپیش روی این چشمان خیس
معناببخش به تنهایی
به فراقفراموش کن این دل سرمازده را
بگذاربادها ببرند این رویای خیس را

 

خدایـــا ..
دسـتت رو از روی اسپیس بــردار !
بـس نیـست ایـن هــمه فاصـــــله

 

بگذر ز من ، ای آشنا
چون از تو من ، دیگر گذشتم
دیگر تو هم ، بیگانه شو
ون دیگران ، با سرگذشتم
می خواهم عشقت در دل بمیرد
می خواهم تا دیگر ،در سر ، یادت ، پایان گیرد
بگذر ز من ، ای آشنا
چون از تو من ، دیگر گذشتم
دیگر تو هم ، بیگانه شو
چون دیگران ، با سرگذشتم
کوته کنم این قصه ی بیهوده را
کی عشق تو ، سازد رها ، جان مرا
هر عشقی می میرد ، خاموشی می گیرد ، عشق تو نمی میرد
باور کن بعد از تو ، دیگری در قلبم ، جایت را ، نمی گیرد
بگذر ز من ، ای آشنا ...

 

همه میگن 13 عدد نحسیه.اما من میگم نحس1و3 هستن.عشقای امروزی یا یک طرفن یا سه طرفه!!

 

چه شباهــت عجیبـی است

میان مـن و تــو ...

" مـــــن " دلــشکسته ام

و" تــــو " دل ، شکســته ای

 

همیشه سکوت علامت رضایت نیست

شاید کسی دارد خفه می شود

پشت سنگینی یک بغض

 

برای رسیدن به تو
پا پیش گذاشتم
خودم را قسمت کردم
تو را سهم تمام رویاهایم کردم
انصاف نبود
تو که میدانستی با چه اشتیاقی
خودم را قسمت میکنم
پس چرا
زودتر از تکه تکه شدنم
جوابم نکردی
برای خداحافظی
خیلی دیر بود...
خیلی دیر....

 

آهسته گفت خداحافظ و رفت...آدم ها چه راحت مسئولیت خود را به دوش خدا می گذارند

 

چه دنیای عجیبی ست ! هر وقت حرف دلم را زدم ، دلت را زدم .. !!!!

 

اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند !
تو در دروغ گفتن رکورد زدی ...
من در باور کردن ... !!!

 

امروز خسته تر از هر روزم کاش میشد گوشه ای نوشت خدایا خسته ام
فردا بــــــــــــــیدارم نکن

 

"این روزها جای خالی " تـو " را با عروسکی پر می کنم ...!
همانند توست ، مرا دوست ندارد ...
احساس ندارد !
اما هر چه هست...
" دل شـکـســتـن " بلد نیست ...

 

 



[ پنج شنبه 91/9/16 ] [ 1:24 عصر ] [ asheghe tanha ] نظر

نامه ی نادر ابراهیمی به همسرش


 همسفر!
 در این راه طولانی که ما بی‌خبریم و چون باد می‌گذرد
 بگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماند
 خواهش می‌کنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
 مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
 و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
 مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم
 یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
 و یک شیوه نگاه کردن را
 مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی.
 هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
 و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است

عزیز من!
 دو نفر که عاشق‌اند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.
 اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.
 عشق، از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست
 من از عشق زمینی حرف می‌زنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
 
 عزیز من!
 اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد .
 بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
 بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم..
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .
بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند.
 بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .
 اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .
 سخن از ذره ذره واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی است..
 بیا بحث کنیم.
 بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.
 بیا کلنجار برویم .
 اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.
 بیا حتی اختلاف‌های اساسی و اصولی زندگی‌مان را، در بسیاری زمینه‌ها، تا آنجا که حس می‌کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می‌بخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم.
 من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.
 بی آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم .
عزیز من! بیا متفاوت باشیم

 
این مطلب بخشی از یکی از نامه‌های نادر ابراهیمی به همسرش است .
نادر ابراهیمی(14 فروردین 1315 در تهران - 16 خرداد 1387 ، تهران )، داستان‌نویس معاصر ایرانی است.
او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینه‌های فیلم‌سازی، ترانه‌سرایی، ترجمه، و روزنامه‌نگاری نیز فعالیت کرده‌است.
 



[ سه شنبه 91/7/18 ] [ 11:8 صبح ] [ asheghe tanha ] نظر

عاقبت حضور خانم ها در استادیوم فوتبال

عاقبت حضور خانم ها در استادیوم فوتبال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[ سه شنبه 91/7/4 ] [ 9:43 صبح ] [ asheghe tanha ] نظر

::